#هراس_بی_تو_ماندنم_پارت_42
میعاد کنار مینو نشست-خوش به حال خودم تهش دانشگاه ازاد
باصدای سلام پگاه سرشو برگردوند سمتشخیلی بامزه شده بودتی شرت صورتی پوشیده بود جلوی لباسش یه خرس برجسته بودبا شلوار ورزشی طوسیموهاشو درست نوک سرش پیچونده بودیه خوده ار موهاشم دورش ریخته بودفرزاد خندید-سلام عروسک باباچه عجب ما شما رو دیدیم مهندس!
موهای ازادشو پشت گوشش برد-عجب و کوفت!تو چرا همش اینجایی؟انقد داماد سبکی نباشبزار دعوتت کنن
-اخه به توچه؟حونه عمومه
کنار میعاد نشست-حال ندارم جوابتو بدم ولم کنعمه من خیلی گشنمه
-الهی قربونت برم الان واست ناهار گرم میکنم
میعاد لپشو کشید-چه خوشکل شدی!
پگاه چشماشو بست و به مبل تکیه دادچشم غره ای واسه میعاد رفتمیعاد لبخندی زد و مشغول گوشیش شدکاش میتونست بره پگاه و بغل کنه و محکم فشارش بدهدندونشم میگرفتامروز بنظر خیلی خوشمزه میومد لامصب
-پگاه؟عمو بلند شو دست و صورتتو بشور یه چیزی بخورمینو غذاشو گرم کردی؟
-اره الان میارمش
romangram.com | @romangram_com