#هراس_بی_تو_ماندنم_پارت_41


روی زمین دراز کشیدپشتی رو از زیر سر فرزاد کشیدفرزاد داد زد-هوی چته؟

-پاشو یکی واسه خودت بیارخونه خودته تعارف میکنی؟

-اینو خوب اومدی و داد زد-مینو؟مینو؟یه بالشت واسه من بیار

مینو با دو اومد و بالشتو پرت کرد رو سر فرزاد-چه خبرته؟چرا داد میزنی؟پگاه خوابه

امین بالشتو از دست فرزاد گرفت و دراز کشید-اگه بد خواب بشه بداخلاق میشهپدر هممونو درمیاره

فرزاد عصبانی شد-مینو یه بالشت دیگه بیار اصلا دوتا بیار الان میعادم میادچه وقت خوابه؟

مینو روی مبل نشست و مشغول سوهان کشیدن ناخوناش شد-من دیگه حوصله ندارم برم بیارم خودت بروصبح ازمون داشته دیشبم نخوابیدهدرس میخونده طفلی تا صبح

فرزاد سرشو کنارش روی بالشت گذاشت-ازمون چی؟کنکور؟

سرشو جا به جا کرد-خرهکنکور چه موقع؟حتما ازمون ازمایشی داشتهنه مینو؟

-ارهامشب جوابش اس ام اس میشه واسه علیاگه همشمو صد درصد زده باشه یکیش نود و نه درصدعلی کلی غر میزنه

romangram.com | @romangram_com