#هر_دو_باختیم__پارت_84
پوزخندی زد.. من تا حالا زیاد از تابش پوزخند دیده بودم ولی این یکی کاملا فرق می کرد.
تابش- اینو شما باید توضیح بدی نه من!
اب دهنمو قورت دادم وگفتم: چیو باید توضیح بدم؟
- همین که قصدت از کارایی که می کنی چیه؟
- مگه من چی کار کردم! من...
صدامو با هیس کشداری که گفت خفه کرد.
- ببین ترنم خانم... بهتره انکارش نکنی. برای چی ادرس خونه رو دادی به مهناز؟؟!
اومدم انکارش کنم اما تا کلمۀ من از دهنم خارج شد با تحکم گفت: ببین انکارش کنی اتیشی تر می شم!
" ای بابا تو بذار حرف از دهن من در بیاد بعد پاچه بگیر!
حرفی برای گفتن نداشتم. احساس می کردم مثل یه کوه اتفشانه که داره فوران می کنه و هر حرفی هم که من بزنم مواد مذابشو بیشتر می کنم. فکر کنم در حال حاضر سکوت بهترین و عاقلانه ترین کاریه که از دستم بر میاد.
سرمو پایین انداختم. گوشیشو جلوی چشمم گرفت.
- بگیرش.
romangram.com | @romangram_com