#هر_دو_باختیم__پارت_140


مادرم- دست نزن!

- چرا؟!

- برای این که مال مهمونه.. درست نیست دست خورده بشه.. پاشو برو از تو سبد یخچال میوه بردار.

- واااا... مامان حالا من یه ونه از این بخورم چی می شه؟؟

ترانه- دکورش به هم می خوره!

- بابا کدوم مهمونا شما هم دلتون خوشه!

مادرم- دیر نکردن که الان میان.

نگاهی به ساعت انداختم و گفتم: قرار بود شیش بیان.. الان شیش و ده دقیقس!

ترانه- حالا شما سر ده دقیقه معامله رو به هم نزن.

پدرم- دیر نکردن که بابا جان.. با این ترافیک تهران این چیزا عادیه!

- اما پدر من اونا باید حساب ترافیکم می کردن دیگه!

بابام کمی اخماشو تو هم کشید و گفت: تو اصلا چرا این طوری رفتار می کنی؟! انگار اصلا دلت نمی خواد اونا بیان.


romangram.com | @romangram_com