#هر_دو_باختیم__پارت_120


- همین جوری رو هوا یه چیزی می پرونیا!! بابا رو چی کار کنم؟ بابا خیلی برای این مهندسه ذوق کرد.. حالا فکر می کنی بذاره به همین راحتی بیرونش کنم.

- خب اگه همه چیو بهش بگی چرا نذاره؟

- چی چیو همه چیو بهش بگم؟ تو نصف اتفاقاتی که افتاده خودم هم تقصیر داشتم.. اصلا دلم نمی خواد پیش بابا خراب بشم.

- حالا خوبه خودتم قبول داری تقصیر کار بودی!

چم غره ای بهش رفتم که این بحثو ادامه نده.

ترانه- ولی خب می شه یه کار دیگه کرد.

- چه کاری؟

- می شه ماجراها رو تغییر داد... یعنی طوری رفتار کنی که در نهایت کسی که محکوم بشه رادین باشه نه تو.

با تعجب گفتم: ترانه این توئی که داری این حرفا رو می زنی؟!! تو که همیشه طرف رادین بودی!!!

- بله بودم.. ولی الان چاره ای نیست. احساس می کنم اوضاع داره ترسناک می شه!

با این حرفش ته دلم خالی شد..اب دهنمو قورت دادم و گفتم: منظورت چیه؟

- چته بابا؟ خودتو جمع کن.. انگار داره فیلم ترسناک می بینه!!


romangram.com | @romangram_com