#همیشه_یکی_هست_پارت_29

هوا تاريك شده بود كه از خواب بيدار شدم هنوز ظرفاي ناهار كنارم بود . نگاهي به ساعت انداختم 6 بعد از ظهر و نشون ميداد . سيني غذارو برداشتم و با خودم به دستشويي بردم . توي روشويي ظرفارو شستم و روي تخت توي حياط گذاشتم . هيچ سر و صدايي نمي اومد . فقط چراغاي خونشون روشن بود .

دوباره به اتاقم برگشتم لباسام و عوض كردم و از خونه زدم بيرون . خيلي وقت بود مرغ و گوشت نخورده بودم بايد واسه خونه خريد ميكردم . اين كاپشنمم ديگه داغون شده بود بايد يه كاپشن و يه كلاه هم واسه خودم ميخريدم . اه همش خرج !

انقدر غرق فكرا و بدبختيام بودم كه نفهميدم كي رسيدم سر قرار هميشگيم با بچه ها .

اكبر خرسه و حسن بقچه با ابول دماغ دور آتيش حلقه زده بودن . ابول هم بچه ي بدي نبود دماغش انقدر بزرگ بود كه بچه ها بهش ميگفتن ابول دماغ البته اسم اصليش ابوالفضل بود . به تك تكشون سلام كردم و دستم و روي آتيش گرفتم . اكبر نگاهي بهم كرد و گفت : - خونه ي جديد مبارك . خوب خر شانسيا ! حالا اگه ما بوديم بايد شب تو خيابون سگ لرز ميزديم هيچ كي هم نبود بگه خَرِت به چند من !

پوزخندي زدم و گفتم :

- درسته سرپناهه ولي به اين فكر كن كه اونجا سرپناه دُكيه يعني الان دُكي بگه بلبل بمير بايد بميرم !

حسن گفت :

- بابا دُكي خداييش هر اخلاق بدي داشته باشه حداقلش اينه كه بدجنس نيست و بد كسي رو نميخواد .

- آره مثلا ميخواد سر به راهم كنه ! من كه بهتون گفتم تا اين حاجي ما رو لچك به سر نكنه ول كن ماجرا نيست !

همشون خنديدن ابول گفت :

- چطور ؟ چيزي گفته بهت ؟

-ديگه چي ميخواد بگه ! از كار و زندگي انداختتمون .

اكبر خرسه گفت :

- آها راستي گفتي كار و زندگي يهو ياد مهدي افتادم . چيكارش كرده بودي ؟ نافُرم از دستت شكار بود .

- چطو ؟ چيزي گفته ؟

- نه مهدي رو كه ميشناسي زياد با كسي دم خور نميشه . چه برسه كه بخواد درد دل كنه !

- پس از كجا فهميدي شكاره پُلفُسُل ؟

- ديشب كه نيومدي سر قرار بعد خبر ازت نداشتم كه چيكار كردي ظهر مهدي و ديدم گفتم لابد رفتي پيشش ديگه ازش سراغت و گرفتم خيلي شاكي گفت من ديگه كسي رو به اسم بلبل نميشناسم ! راستش و بگو چيكار كردي اين بدبخت و ؟

اخمام و تو هم كردم و همونجوري كه دستام و رو آتيش ماساژ ميدادم تا گرم بشه گفتم :

- هر كاريش كردم حقش بود !

حسن گفت :

- خوب حالا قيافت و واسه ما جهنمي نكن !

- به خدا آدم اين مهدي رو با گاو طاقش بزنه سوخت داده !

ابول گفت :


romangram.com | @romangram_com