#همین_که_حال_من_خوش_نیست__پارت_14

 

شانه به شانه ارام راه می روم می گوید

-خوبی؟! 

-اصلا!

-چندتا دستگاه نیاز به بازدید داره میرم طبقه 6 تو برو.8

حالم خراب است پای ایستادن هم ندارم"هیچ وقت مرا نادیده نگرفته ...دلم

می خواهدش...مثل همان روزها در اغوشم بگیرد ومن  خودم را دراغوشش جمع کنم و

او نوازشم کند"

گذشته...

 

تعداد قرارهایم با ارش زیاد شده،گاهی بحثی بینمان پیش می اید قهر می کنیم و بعد 

 اشتی.یک بار سیلی خورده ام ارش حساس است به کوچکترین حرفی که از

یاسین زده می شود واکنش نشان می دهد.بی خیالیم نسبت به جواب ندادن به 

تلفن هایش گاهی اوقات عاصی اش می کند.تاکید کرده به منزل خانواده فرهنگ نیا 

 نروم به نظر خودم او یاسین را نمی شناسد وگرنه انگ این بد گمانی ها را به او 

نمی چسباند یاسین برای این حرفا تقدس دارد...نه که مذهبی باشد...اعتقاداتی دارد که


romangram.com | @romangram_com