#همین_که_حال_من_خوش_نیست__پارت_118
-غذات رو بخور اون بی شعور با حالی که واسه تو درست کرده چیزی نمی خوره!؟
-ارام؟
-باشه باباتوام!
-...
-دوست داره،بعد این همه سال نتونسته حتی ذره ای فراموشت کنه،بهت بی اعتماده،مگه نگفتی پیه همه چیز رو به تنت مالیدی!
نگاهش می کنم
-چرا ازش طرفداری می کنی؟
-چون بعضی وقت ها نیاز داری که یکی از توهم درت بیاره و بعضی وقت ها هم بهت انرژی بده که کم نیاری.
-نمیارم.
لقمه بعدی را راحتر می بلعم
-این همه تو استرالیا نازو عشوه یاد گرفتی اونوقت با این وضع میای خونه من؟!.
-چیکار کنم؟
-پدرش رو دربیار،یاسین از اسمون که نیفتاده اونم یه مرده،چهار تا ناز بیا براش حداقل این نشه وضعت؟
با صدای ارامی می گویم
-تو نمی شناسیش...هیچی از چهره ارومش معلوم نمیشه.
-تو عمل که چرا؟
romangram.com | @romangram_com