#هم_خونه_پارت_109
.نرگس خیلی جدی گفت حرؾ بیخود نزن. اگر قراره از ؼصه بمیری پس بهتره قبلش یک کاری بکنی
.تو هر طور شده باید تکلیفت رو بدونی. یلدا. حتی اگر به قیمت شکسته شدن و از بین رفتن ؼرورت هم تموم بشه
باید از هدؾ شهاب آگاه باشی. ببین یلدا سهیل روز آخر امتحانا جلوی فرناز رو گرفته و ازش در مورد تو سوال کرده91
.و گفته که میخواد زوتر تکلیؾ خودش رو بدونه
یلدا متعجب چشم به نرگس دوخت و گفت جدی میگی؟ پس چرا تا حالا چیزی به من نگفتین.؟
.برای اینکه همون روز شهاب اومد و ما هم به کلی هیجانزده بودیم. حالا برای چی؟ نمیدونم. یادمون رفت بهت بگیم
حالا چی پرسیده. چی گفته؟
گفته چرا یلدا از من فرار میکنه؟ چرا حاضر نیست با من دو کلام حرؾ بزنه؟
هر وقت به سراؼش میرم یک بهانه ای میاره. بعد هم در مورد اون روزی که توی کلاس گریه ات گرفت پرسیده
.که چی شده . خلاصه بهت مشکوکه
.بره به جهنم
یلدا به خدا داری اشتباه میکنی. تو الان دو تا آدم خوب و آینده دار رو داری بخاطر تخیلات و عشق یکطرفه
.از دست میدی
نرگس تو هم خوب بلدی آب پاکی رو روی دست آدم بریزی. پس صبح چی میگفتی که شهاب هم به من
.علاقه داره و از این چرندیات
.اونها رو میگم که دل تو رو خوش کنم. چه میدونم. و خندید
.یعنی دومیش >خب حالا منظورت از دو تا آدم خوب کیه؟
.دومیش برادر فرناز
ساسان؟
.آره
یلدا با کنجکاوی پرسید . از خودت در آوردی؟
.وا مگه مریضم. دختر؟ فرناز گفت
جدیدا خیلی سری و مخفی کار میکنید. جریان چیه؟ پس چرا فرناز چیزی نگفت؟
از رفتارهای ساسان متوجه علاقه ی .فرناز تازه متوجه شده . مثل اینکه مامانش یک چیزایی بهش گفته
اون شده و از فرناز خواسته با تو صحبت کنه اما فرناز زیر بار نرفته و میگفت از خدام بود که یلدا زن ساسان
.بشه اما حالا که میدونم یلدا عاشق شهابه دیگه چیزی بهش نمیگم. برای ساسان هم بالاخره یک فکری میکنیم
خب بنظر منم هر کی عروس خانواده فرناز اینا بشه واقعا شانس آورده .یک پدر و مادر فهمیده و با سواد و
همنطور خود ساسان واقعا آقاست. نرگس من واقعا آقا ساسان رو به چشم برادر بزرگتر میبینم. مثل احساسی
.جدا از پسر بودنش من گاهی او را به چشم یک دوست خوب هم نگاه کرده ام .که خود تو به ساسان داری
ولی همه ی اینها فقط یک توجیه مسخره است. این موقعیت ها ممکنه دیگه پیش نیاد. یلدا سه ماه دیگه
شهاب تو رو از خونه اش بیرون میکنه و با میترا ازدواج میکنه و بدنبال آرزوهایش از این جا میره. تو هم مجبور میشی
برگردی سر جای اولت با این تفاوت که این دو موقعیت رو نداری. یلدا به خدا من نگرانتم . تو باید بفهمی منظور
شهاب از رفتارش چیه؟شاید همه ی اینها برای اینه که تو رو به اشتباه بندازه . شاید به تو مثلا تعصب داره . اما
romangram.com | @romangram_com