#گوتن_پارت_8
اگه این یکی از مدل ها بود حتما بهش امتیاز شماره ی هفت می دادم. سه امیتاز کمتر بخاطر این که کفشاش مارک پوما نبودن.
یه لبخند بزرگ رو لباش دیدم. تازه متوجه شدم چند دقیقه است ناخواسته دارم به چه ناحیه ای نگاه می کنم!
گفت:
- تا حالا این طرفا ندیده بودمت. تازه واردی؟
انقد چشمامو ریز کرده بودم که ابروهام به هم چسبیده بودن. صدای پق ریزی از دهنم به جای جوابش بیرون پرید که ناشی از خالی کردن باد لپم بود.
خندید: می گم سال اولته؟
سر تکون دادم.
- پس هنوز جوجه ای بسی!
می خواستم بگم پس شما چی تشریف دارین؟ مقام معظم گودزیلا؟
انگار حرفم رو بلند گفته بودم. چه خوش خنده هم تشریف داشت! من دلقک بودم یا اون فکر کرده بود داره نمایش طنز می بینه؟
- من با این قد و هیکل؟!
نه پس عمه ی مبارکت!
romangram.com | @romangram_com