#گناه_من_رسوایی_نیست_پارت_52

چه انتخابی؟میشه بگی مدافع خدا

مگه توبااختیارخودت باشایان خونه ی دوستش نرفتی

- اره باپای خودم رفتم.که چی؟هزاران نفرتوی این دنیان که ممکنه یه پسروهمراهی کنن وباهاش جلایی برن.امامثل من سرنوشت باهاشون

بدتانمیکنه.مثل من رسوانمیشن.تاوان گناه من رسوایی نبود.به نظرت گناه من چی بود؟

من اشک می ریختم وفریادمیزدم.سکوت همه سالای زندگیم وداشتم بیرون میدادم وهماباارامش کنارم بودوگوش میدادوپند.

- یه چیزی میگم ناراخت نشی ولی بهش فکرکن.چرافکرمیکنی بی گناهی.چه گناهی بدتروبالاترازدروغه.تودروغ گفتی به مادرت.مادری که به

تواعتمادداشت.اگه همون موقع بهش راستشومیگفتی اون راهنماییت میکردواین همه بلاسرت نمیومد

چقدرباارامش حرف میزد.راست می گفت.هیچ وقت به این فکرنکرده بودم اگه ازاول باخانوادم روراست بودم این همه اتفاق نمیفتاد.منم

مقصربودم.اماتاوان بدی روداشتم میدادم.این جمله ی اخری روبلندگفتنم که باعث شدهمااغوششوبرام بازکنه وبگهوبگه

- گرصبرکنی زغوره حلواسازی ، حالام به جای رفتن موقتاًبامازندگی کن.من خیلی وقتاتنهام.اخه امیرسام میره سفرنیست مجرده همه ماموریتاگردن

اونه

وقتی گفت امیرسام یه لحظه باخودم فکرکردم.چراهمابابرادرش زندگی میکنه.حالاکه باهماراحت بودم واون همه ی ززندگیم ومی دونست تصمیم

گرفتم منم راحت باشم اززنئگی اون بپرسم

- هماجان.شوهرت کجاست؟

وقتی اینوپرسیدم نگاهش رنگ غم گرفت.دیگه اون لبخندهمیشگی روی لباش نبودبااه سوزناکی گفت

- مرده

- خدابیامرزش.چرامرد

- ؟الان نمیوتونم ازخودم بگم.امایه روزحتماًواست ازگذشتم میگم.دوباراهی کشیدوازاتاق زدبیرون.درحالیکه منوبه فکرفروبرده بود

****************

هنوزتصمیمم برای ماندن قطعی نبوداماباشناختی که ازهمادراین مدت داشتم.تصمیم گرفتم چندروزی رابااوبگذرانم

احساس خواب داشتماماهرکاری میکردم خوابم نمیبرد.درجدال بین خواب وبیداری تصمیم گرفتم بیدارشم وببینم همادرچه حاله.اماتوی اتاق نبود.گفتم

شایداونم خوابش نمیبره ومیتئنم باهاش همصحبتی کنم.بااین تفکرازاتاق زدم بیرون.اماصدای مکالمه هماوامیرسام وبع راحتی میشدازتواتاق امیرسام

که درست روبه روی اتاق همابودوشنیداسمموبه وضوح میشنیدم نزدیکتررفتم تابهترمتوجه صحبتاشون شم

ببین هماتوچطورمیتونی انقدرراحت به این دختراعتمادکنی

- راحت اعتمادنمیکنم.به ندای قلبم گوش میدم

- چه جملهی اشنایی.وقتی تازه بابهزادم اشناشده بودی عین این جمله روگفتی یادته ولابدیادته بهزادچطورجواب اعتمادتوروداد

romangram.com | @romangram_com