#گل‌های_باغ_سردار_پارت_57

لادن موهای خواهرش را نوازش کرد و گفت: این سوال بوی توطئه میده!

شقایق با چشمان گشاد شده پرسید: منظورت چیه؟

لادن سرش را تکان داد: هیچی انگار یک مخالف برای ازدواج با فرهاد پیدا کردی؟

شقایق با خوشحالی گفت: یعنی شما هم با این ازدواج مخالفین؟

لادن: منو قاطی نکن... اما انگار خواهرم بزرگ شده؟

و به لاله گفت: تو چون به سن قانونی رسیدی، می‌تونی دخالت کنی.

لاله سقلمه‌ای به پهلوی او زد و گفت: حرف بیخود نزن. خود تو هم از اول مخالف بودی.

لادن پهلویش را نوازش کرد: ای بیرحم! به این بدن نباید صدمه بزنی، هنوز هشتاد سال دیگه باید باهاش سر کنم.


romangram.com | @romangram_com