#گلبرگ_پارت_3
وارد رختکن شد چرم گران قیمتش را با مانتو کار گل و گشادش عوض کرد ...همیشه، خدا را برای کار در این اموزشگاه شکر میکرد اموزشگاه بنام و صاحب سبکی بودالبته موقعیت جغرافیایی اش هم کمک شایانی در شهرت واوازه اش کرده بود...اموزشگاه در طبقه سوم ساختمان شیک ومدرنی قرار داشت و به دو بخش شرقی و غربی تقسیم میشد که این دوبخش تنها به وسیله سالن بزرگی به هم متصل میشدند... بخش غربی مربوط به موسیقی و اموزش ساز های مختلف و بخش شرقی مربوط به نقاشی خط و از این دست هنرها بود...
ساعت اول به بچه های زیر 9 سال نقاشی با ابرنگ را اموزش میداد...هنوز وارد کلاس نشده بود که صدای گلبرگ جونشان کلاس را پر کرده بود با ارامش ذاتی اش جواب تک تک شان را میداد...اینقدر این کلاس از او انرژی میگرفت که برای کلاس بعد دیگر جانی نداشت
بهشت زهرا را دوست می داشت ارامش میکرد ...
خم شد ب*و*سه ای بر سنگ قبر نشاند بی توجه به خاکی شدن لباس هایش و سردی زمین کنار قبر جاگیر شد...دست هایش را بر روی سنگ قلاب کرد و سرش را بر روی انها نهاد چشمانش را بست سردی سنگ از گرمی هر اغوشی برایش گوارا تر بود ...با احساس خیسی بر صورتش متعجب سرش را بالا اورد اسمان بارانی به نظر نمی رسید...دستش را بالا اورد کف دستش را رو به اسمان گرفت با اولین قطره رحمتی که بر روی دستش افتاد ب*و*سه ای دیگری بر سنگ نشاند با عجله بلند شد می دانست در پس این باران سیلی در راه است هنوز چند قدمی فاصله نگرقته بود که باران شدت گرفت...کیفش را بر روی سینه جمع کرد و شروع به دویدن کرد...
زیر سر پناهی ایستاد عاشق باران بود مخصوصا زمانی که به پنجره اتاقش شلاق میزد...وقتی پدرو مادرش او را به فرزندخواندگی قبول کرده بودند همین گونه باران میبارید...
_اوووف چه بارونی
_اوهووم
_مامان تو ماشین منتظرمونه...
چقدر لفظ مادر برایش غریبه بود...
_بدووییم
و او چه با ذوق سر تکان میداد
_پس با شماره 3 من...اماده؟؟؟
و او با چه عطشی چشم بر لبان پدرش دوخته بود...
_پس 1...2...3
با ضربه ای که به شانه اش خورد ناگهان از جا پرید و به صاحب دست ها که دختر بچه ای ده سال بود نگاه کرد
_ترسوندمتون
_نه عزیزم...جانم؟
_قران میخرین؟؟؟
بر روی دو زانو نشست ...
_اره خانوم خوشکله یدونه میخوام ...
ب*و*سه ای بر قران نشاند و داخل کیفش قرار داد... پول را همراه با دفتر نقاشی با جلد سیندرلا و مداد رنگی 12 رنگی از کیفش خارج کرد و به سمت دخترک گرفت
_تقدیم به خوشکل ترین دخترررر دنیا...
romangram.com | @romangram_com