#گلاب_و_چای_قرمز_پارت_54
علیرغم بهتی که از حرفش بهم دست داد ، سعی کردم قافیه ی نگاه بی خیالم رو نبازم . شالش کاملا دور گردنش افتاده بود؛ وقتی که ازم پرسید :
- می‌خوام بدونم مردهای ایرانی از چه نوع بانویی خوششون میاد ؟!
واقعا سوال نابی بود وسط اون همه خودکشی های من برای توضیح روند بازاریابی و فروش هر آنچه که با « ساخت چین » مُهر و موم شده باشه.فراست کجایی که جات عمیقا خالیه که این مری جان، فقط نیم متر دیگه مونده که در بنده فرود آزاد کنه و تمام حیثیتمون رو به باد بده !
خب ؛ من آدم خیلی رستگاری نیستم و هنوزم خیلی جوون‌تر از اینم که در این گونه موقعیت ها ، بتونم وضعیت رو به خوبی مدیریت کنم؛ ولی مدام حرف‌های فراست توی سرم می‌چرخید و مثل یه اهرم بازدارنده عمل می‌کرد.شاید اگه میس مری یه سه چهار روز دیگه ، عملیاتش رو شروع می‌کرد، کلام رئیس ؛ رنگ باخته می‌شد و تَکِ دشمن موثرتر!
خیلی هنرمندانه و با یه مدل کُندی که مخصوص خودم بود، صندلیم رو یه چرخ سی درجه ای، خلاف جهتی که خانوم خانوما نشسته بود، حرکت دادم و به آرامی بلند شدم و وانمود کردم که در حال فکر کردن هستم و در واقع در حال دور شدن از اون مار خوش خط و خال که در روز روشن به پسر معصومی مثل من، نخ که چه عرض کنم ، خط هوایی اهدا می‌کنه!وقتی به لبه ی پنجره رسیدم ، دست بردم و دستگیره اش رو کشیدم و یه ده سانتی لای اون رو باز کردم تا هوای مسموم موجود در این اتاقِ مثلا کار ، عوض بشه و بتونم با خونسردی پاتک درست و حسابی، به این زنِ رو مخ ، حواله کنم.
خیلی عادی و با اتیکت به سمتش برگشتم و گفتم:
ـ خانم چانگ؛ این که همه‌ی مردهای ایرانی چه مدل بانویی رو می‌پسندند، حقیقتا چیزیه که هیچ‌کس نمی‌تونه به طور کامل در موردش اظهار نظر کنه؛ اما اون چه که من و اطرافیانی که سال‌ها باهاشون بودم و به طرز تفکرشون آشنا هستم؛ به عنوان یک نظر کلی و نه کامل، تعریفی که بتونم به شما ارائه بدم اینه که بانوی مورد پسند ما، کسی هست که نجابت و حیا داشته باشه. صورت و ظاهر هر کسی، کاملا سلیقه‌ای انتخاب می‌شه؛ ولی به قطع می‌تونم بگم که مردهای ایرانی خیلی غیرت دارند و اگه زن مورد علاقه‌شون حیا و نجابت نداشته باشه، اون رو طرد می‌کنند و ازش فاصله می‌گیرند.
متوجه شدم که کمی ترسیده و این از لحاظ دیپلماسی، چندان خوب نبود، پس سعی کردم کمی نرم‌تر باشم.
-البته اخلاق و ظرافت‌های زنانه هم خیلی برامون مهمه. این که خوش برخورد باشه، به ظاهرش اهمیت بده و رفتارهای اجتماعی خوبی داشته باشه، اخلاقیات هم که دیگه زن و مرد نداره. اون بحثش تو جایگاه انسان شناسیه.
فکر کنم طفلی غلاف کرد یا حتی پشیمون شد. البته اینا افکار پوچ من بود؛ چون جمله‌ی بعدیش کاملا من رو به دره‌ی عمیقی پرت کرد:
ـ آقای خشایار!
لطیف شد و پرسید:
- می‌تونم خشایار صدات کنم؟
romangram.com | @romangram_com