#گلاب_و_چای_قرمز_پارت_5
صبحی که نکوست ؛ از شب قبلش پیداست ! کتم رو درآوردم و آویزون کردم و دست به یقه ی پیراهن سیاه رنگم که امروز برای مقتدر بودن، با رنگ چشمام سِت کرده بودم، بردم تا از مرتب بودنش مطمئن بشم. مقابل شیشه سکوریتی ورودی به سالن اصلی که محل میز منشی و اتاق رئیس بود نگاهی به خودم انداختم.
تکه ای از چتری مشکیم که بطور زودرسی، هفت ـ هشت تار سفید پیدا کرده بود و همیشه رو به بالا شونه میزدم روی پیشونیم افتاده بود. خواستم دوباره بالا بدم، اما از حالت خوبی که در چهره ام به وجود اورده بود، خوشم اومد و بی خیالش شدم.
با حس جذابیتی که بهم دست داد از کنار میز خانم احمدی گذشتم و سری تکون دادم و بی توجه به نگاه خیره اش که درست روی همون تکه موی روی پیشونیم بود به سمت اتاق رئیس رفتم و ضربه ای نواختم.
صدای گرفته ی ناشی از سرماخوردگیش به گوشم رسید که اجازه ی ورود داد .
مقابلش روی راحتی های بادمجونی رنگِ شیک دفترش نشسته بودم و او بی خیال تمام رئیس و مرئوسی ها یه پاش رو از تو کفش کرم رنگ نوک تیزش در اورده و راحت روش نشسته بود و نامه ی اعمال من رو که دستاورد سفر اخیرم بود میخوند و گاهی سری تکون می داد و گاهی هم اخمی به پیشونیش میآورد.
سرش رو بالا گرفت و باز هم خودمونی چایاش رو یه نفس سرکشید و بالاخره به حرف اومد :
ـ آقای پازوکی! در این که تجربه ی چهار سالهی شما تو بخش بازرگانی شرکت ما کاملا محرز و مقبوله؛ ولی من دلایل توجیهی که در قرارداد جدید برای خرید چای قرمز اونم تو این حجم بالا، اعلام کردید رو چندان قابل قبول نمیدونم. درسته ریش و قیچی دست شما بود؛ ولی صرفهی اقتصادیش باید برای ما مسلم باشه.
صداش خیلی گرفته بود و اون چای سرد ، نتونسته بود حنجرهاش رو نرمتر بکنه. صورتش قدری برافروخته بود که به نظر میرسید ناشی از تب باشه.
سعی کردم بر خلاف همیشه کمی ملایم باشم :
- توجیه اقتصادیش رو تو همون برگه هایی که داخل پروندهست خیلی کامل توضیح دادم. به طور تجربی هم مطمئنم که با یه تبلیغات خوب و بازاریابی درست و حسابی ، محصول خیلی زود جای خودش رو توی خونه ها پیدا میکنه و هر قشری از مردم به سرعت خواهانش میشند. چای قرمز برای کسانی که به نوشیدن زیاد چای عادت دارند می.تونه جایگزین خوبی باشه ؛ چون کم کالریه و هم اینکه کافئین کمتری داره و برای سالمندانی که مشکل فشار خون دارند خیلی مفیده و باعث پایین آوردن فشارشون میشه. دیگه اینکه برای اون دسته از جوونایی که اضافه وزن دارند ؛ سوخت و ساز بدن رو بالا میبره و در مدت کمی کاهش وزن تدریجی به وجود میاره. مطمئن باشید با یه بازاریابی موفق، فروش و سود خوبی در طول زمان به دست میارید.
فَراست با کُندی پاش رو جابجا کرد و این بار اون یکی پاش رو از کفش در آورد و بالا کشید تا راحتتر بشینه.
تنها نکته ی مثبتِ این رئیس کم سن و سالِ مونث بی تکلفی و راحت بودن با کارمنداشه؛ طوری که آدم احساس میکنه از یه خانواده اند و توی یه خونه زندگی میکنند .
سرفه ی دردناکی کرد و با تکان دست، سعی کرد تاییدش رو نشون بده .
romangram.com | @romangram_com