#غرور_و_عشق_و_غیرت_پارت_82

کثافتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت به من میگه الاغ ؟؟؟؟ با عصبانیت زل
زدم تو چشاش:
نه مشکلت اینه که همزاد خودتم نمیشناسی ، کافر همه را به کیش خود پندارد.
آرتام با عصبانیت که یک لحظه به چیز خوردن آدم ومینواخت نگام کرد.
اومد چیزی بگه که صدای ایمان بلند شد:
-بچه ها نظرتون درباره عشق چیه؟؟؟
چی؟؟؟؟ مرده شور حرف عوض کردنت و ببرن ، آخه اینم موضوع بود؟ هممون
داشتیم با چشای گشاد شده نگاش میکردیم .
-اااا خوب ... منظورم اینه که به نظرتون عشق وجود داره.
مهیا دهن نازنینش و که الاهی گل بگیرن باز کرد:
-آره من اعتقاد دارم ، عشق وجود داره حتی اگه یک طرفه باشه ، عشق یعنی دوست
داشتن زیاد ، دیوونه بازی ، مست کردن تا پای جنون.....
دختره خل داره آهنگ تحویلمون میده!!!!....!
-نظر تو چیه آیناز؟؟؟ یکم فکر کردم:

-عشق وجود داره ولی نه اونطور که ما تعبیر میکنیم ، عشق یک چیزه پاک و الاهی ،
نمیشه با کثافت کاری همراه باشه ، عشق غیرت میاره غرور و از بین میبره و وابستگی
عمیقی ایجاد میکنه ممکنه طرف و نابود کنه ولی وقتی میاد نمیشه جلوش و بگیری .
-آرتام پوزخند زد: -اگه یک کسی واقعا مغرور باشه ، هیچ چیزی نمیتونه غرورش
وبشکنه ، عشق چرته یک چیزه خرافی که مردم ساختن مثل داستانا، اگرم باشه ماله
کتاباست .
ایمان به طرف آرتام برگشت:
-یعنی تو میگی هیچ وقت عاشق نمیشی؟؟
گوشی مهیا زنگ خورد نگاهی به گوشیش کرد و از تخت پایین رفت و از ما دور
شد...
-معلومه که نمیشم ، مسخره بازیه ،من غرورم و ترجیه میدم تا اینکه به پای یک
دختر بیفتم.
-تو چی آیناز به نظرت کسی میتونه عاشق نشه؟؟؟
-نه اگه عشق بخواد دل سنگم آب میکنه چه برسه به کسایی که خودشون وباد

romangram.com | @romangram_com