#غرور_و_عشق_و_غیرت_پارت_41
-نکبتتتتتتتت
پسره که سمت شاگرد نشسته بود:
-ما به هر کسی افتخار نمیدیم ولی چون شمایی و من ازت خوشم اومده شمارم و
بهت میدم.
پسره کثافت من و با اون عوضیا که باهاشون میلاسه یکی کرده حالیت میکنم به
چراغ نگاه کردم 60ثانیه مونده بود سبز شه ، پام و آماده گذاشتم رو گاز به سمت
پسره برگشتم اونم با نیش شلش حواسش به چراغ بود.
کارت و با یک حرکت انداخت تو ماشین ، هستی با عصبانیت کارت و برداشت
میخواست پرتش کنه بیرون که دستم و گذاشتم رو دستش با تعجب برگشت طرفم
-نه فعلا نگهش دار.
-عزیزم میدونم بهم نمیرسی ولی میخوام این شانس و بهت بدم که باهم یک کورسی
بذاریم گرچه بازم میگم نه این قراضه به ماشین خوشگلم میرسه) بعد با دست به
602خوشگلم اشاره کرد، کثافت به ماشین من میگه قراضه حالیت میکنم( نه خودت
در حدی هستی که با ارشیا جون بتونی رقابت کنی ) بعد به خودش اشاره کرد(
پوزخندی زدم یک ارشیا جونی بهت نشون بدم پس تو هنوز آیناز جون و نشناختی
80...0....1....1....2
-بچه ها محکم بچسبید
پام و گذاشتم رو گاز ، فرمون و چرخوندم دستی رو کشیدم ماشین با صدای بدی به
سمت مخالف خیابون چرخید همه کسایی که پشت چراغ بودن با دهن باز داشتن
نگاه میکردن بنزه که دیگه کپ کرده بود ، سرعتم و آروم کردم میدونستم نمیتونه دور
بزنه 8ثانیه مونده بود که چراغ سبز شه کارت و از هستی گرفتم و جلو چشم بنزه
ریزش کردم و پوزخندی زدم و پام و رو گاز محکم فشار دادم.
-بابا دمت گرم نه مثل اینکه یک چیزایی از افسانه جون به ارث بردی هستی بود که
نطق میکرد
لبخندی زدم و به سمت خونه یاسی روندم مثل همیشه با کلاس از خونشون اومد
بیرون وبا قدمای محکم وبا ناز اومد سمت ماشین -سلام خوبین؟
-سلااااااااااااااام یاسی جون نبودی ببینی آیناز جیگر چجوری یک بنز ه رو سوسک
کرد .
romangram.com | @romangram_com