#غرور_و_عشق_و_غیرت_پارت_4

با حرف من، هستی و تران سرشون و برگردوندند و مانتو نگاه کردن هستی:معرکه
چقدر شیکه تران: آره من این و میخوام
-بریم تو اگه سایزمون وداشت بگیریم
مانتو سرمه ای بود که فون و چسب بود جای سینش با نخ های مشکی سرمه ای
روشن و آبی طرح داشت انگار روش کت میخورد جای شونه هاش از همون طرح ها
کار شده بود و کمربندی از جنس مانتو داشت که اونم از همون طرح هامیخورد در
عین سادگی شیک بود.
باهم داخل شدیم مغازه بزرگی بود سه تا پسر فروشندش بودن یکی از پسرا با اومدن
ما به سمتمون اومد قدش حدود 810بود لاغر بود صورت استخونی داشت ،بینی
استخونی چشای درشت مشکی، جذاب بود شلوار سرمه ای چسبون کتون با تیشرت
سرمه ای پوشیده بود.
-سلام خانوما خیلی خوش اومدین
یک نگاه بهش کردم که دیدم درسته داره قورتمون میده با اون لبخند کزاییش اخمام
و تو هم کشیدم
-ممنون میخواستیم اون مانتو سورمه ای که پشت ویتیرین تن مانکنه امتحان کنیم

-بله خواهش میکنم فقط متاسفانه از اون یک سایز واسمون مونده اه به خشکی
شانس
-چه سازی واستون مونده؟
یک نگاه به من از بالا تا پایین کرد بعد به هستی بعدم به تران -فک کنم فقط باید
تن شما بشه چون سایز 81ش مونده
بعد دوباره لبخند مزخرفش و بهم زد و مانتو رو طرفم گرفت با اخم یک قدم رفتم جلو
و مانتو رو از دستش چنگ
زدم
به سمت پرو رفتم در و بستم و مانتو رو تنم کردم خیلی شیک بود پسره مزخرف با
اون چشاش، کثافت فهمید قشنگ کیپ تنمه
آخه هستی تپل بود ولی خوش تیپ بود صورت بانمکی داشت بینی عروسکی که
اولین چیز که تو صورتش به چشم میومد همین بینی خوشگلش بود ، قدش 826
ترانه خیلی لاغر بود 54کیلو قدش حدود 841اولین چیز تو صورتش گونه های

romangram.com | @romangram_com