#غرور_عاشقان_پارت_93
هنوز نیم ساعت از آمدن دوستانم نگذشته بود که صدای خنده ها و جیغ کشیدنها تمام فضای خانه یا شاید هم باغ را برداشته بود.طوریگه بابا علی آمد پشت پنجره و کنجکاوانه پرسید:پری خانم چیزی احتیاج ندارید؟و بچه ها یک صدا گفتند فقط چند شاخه گل و دوباره زدند زیر خنده.
دلم شاد شده بود راستی که دوست بهترین نعمت زندگی است با آمدن آنها و شادیهایشان انگار که زندگی رنگ دیگر یپیدا کرده بود.
بابا علی چند لحظه بعد 3 شاخه گل رز مخملی که هنوز قطره های آب روی گلبرگهایشان بود را دست فرحناز داد و گفت خوش بحال پری خانم که چنین دوستان با محبتی دارد.بعد یک سبد کوچک که پر از سیب گلاب بود را روی طاقچه پنجره گذاشت و افزود این میوه ها را هم از من قبول کنید.
بغض کرده بودم ولی نه از روی غم بلکه از روی خوشحالی خدای مهربان امروز دلم خوش شد و دوباره خندیدم این دوستان خوب را از من نگیر.
ظهر شد دخترها از سر و کول هم بالا میکشیدند و شوخی میکردند .من لذت میبردم و حتی برا یلحظه ای خنده از روی لبانم جمع نمیشد فرحناز موهایم را بافت و کمک کرد تا لباسم را عوض کنم.میگفت باید امروز که ما اینجا هستیم رنگ شاد بپوشی باید حتما گلهای لباست قرمز و صورتی باشد.بعد از داخل کمد لباسم بلوزی را که خودش برای کادوی تولدم آورده بود و برگهای قرمز و صورتی و زرد داشت را آورد و تنم کرد.یکی از دوستان فقط میرقصید و ادا و اطوار در می آورد .یا اینکه مرتب جلوی آینه می ایستاد و با موها وصو رتش ور میرفت .میخندید و میگفت:اگر شکل پری بودم هرگز جلوی آینه نمیرفتم.
پرسیدم چرا؟
گفت:چون همه جلوی من می ایستادند.و باز خنده ها شروع شد.فرحناز خنده کنان کیفش را برداشت و رو بمن گفت:بچه ها گرسنه هستند میروم تا از سر کوچه چند سیخ کباب بخرم.که ناگهان در زدند.فقط چند ضربه آهسته همه ساکت شدیم و فرحناز از من پرسید:یعنی کیه؟
آهسته گفتم:مادرم که در نمیزند یعنی ممکن است کی باشد؟بعد اشاره کردم و فرحناز رفت در را باز کرد از دیدن بهرام چشمهایم گشاد شد و دوباره ضربان قلبم به شدت تپید.
بهرام سرش را پایین انداخته بود و به هیچ کس نگاه نمیکرد.فقط بسته ای که روزنامه پیچ بود را به دست فرحناز داد و فق گفت ببخشید مزاحم شدم.و رفت.یکباره بوی خوش کباب داخل اتاق پیچید.فرحناز در را بست و بسته را روی سفره گذاشت هنوز همه ساکت بودیم بوی ریحان هم میآمد.متعجب و با شک به فرحناز گفتم:خب منتظر چی هستی؟سفره را پهن کن.
romangram.com | @romangram_com