#غرور_عاشقان_پارت_15

ها؟نه طوری نیست چطور؟

هیچی همینطوری پرسیدم دیدم مثل همیشه سرحال نیستی.

ای بابا!خوش بحالت عجب دل خوشی داری کاش من یک تار مو بودم بالای سر تو.

غش غش خندیدم :چرا من؟

آه کشید:خدا بتو هیچ چیز کم نداده.یک مادر خوب استعدادی که همه همکلاسیها آرزویش را دارند .از همه مهمتر زیبایی.زیبایی تو انگشت زد تمام بچه ها و دبیرها شده.همه بچه ها ارزو دارند فقط این چشمها را داشتند.وقتی بچشم آدم خیره میشوی دل هر کس را میبری حتی منکه دختر هستم عاشق نگاه کردنت...

در حالیکه کتابهایم را در کلاسور مرتب میکردم لبخندی زدم و گفتم:اولا که تعارف است در ثانی اینها که گفتی باعث خوشبخت شدن هیچکس نمیشود.کجا تابحال شنیدی که چشم اینده کسی را روشن یا تامین کرده باشد.حالا بگوببینم چطور شده رفتی تو این فکر؟من خوب تو را میشناسم.بیجهت به چیزی فکر نمیکنی.

ببین پری!چند روز پیش یک خواستگار برایم آمداز دوستان قدیمی برادرم است تا حدودی او را میشناسم.

خب پس مشکلت چیه؟

میترسم.


romangram.com | @romangram_com