#قربانی_یک_بازی_احمقانه_پارت_24

وبا اشاره به گارسون که سینی محتوی غذاها رو می آوردگفت : بیا شاهد از غیب رسید اینم از غذاها

با آورده شدن غذاها مشغول خوردن شدند و بحث عوض شد وآنهاکم کم وجود میزپشتی را فراموش کردند . بعد از خوردن شام از رستوران خارج شدند و به سمت پارکینگ رفتند . در حال حرف زدن بودند که ستاره باصدایی که به جیغ شباهت داشت گفت : اینجا روببینید

هر سه نفر به پرادوی سفید رنگی که درست جلوی ماشین آنهاپارک بود و راه خروج آنها راسدکرده بود نگاه کردند . ستاره با حرص گفت : این دیگه مال کدوم الاغ بیشعوریه، آخه این چه طرز پارک کردنه حالا من این وامونده رو چه جوری بیارم بیرون ؟

با عصبانیت به پرادو نزدیک شد و با پا لگدی حواله در آن کرد پایش را بالا برد که لگد دیگری بزندکه با شنیدن صدایی پایش رادر هوا نگه داشت .

- شما احیاناً مشکلی با در ماشین بنده دارید

ستاره پایش راپایین آورد و به پشت چرخید تا او را ببیند درکمال ناباوری دید او همان پسر چشم سبز داخل رستوران است . ابتدا کمی متعجب شد ولی سریع به خود آمد اخم هایش راجمع کرد و گفت : با در ماشینتون نه ولی باخودتون چرا ، میشه یه سوالی ازتون بپرسم ؟

پسر با تعجب گفت : چی؟

ستاره با حرص ادامه داد : شما چند ساله گواهینامه گرفتید و احیاناً چه کسی این جنایتو در حق جامعه بشری کرده که به شما گواهینامه داده ؟

پسر که تازه متوجه منظور ستاره شده بود چهره خونسردی به خود گرفت وگفت : به اندازه سن شما ، فکر نمی کنم ده دوازده سال بیشتر داشته باشی

ستاره دندانهایش را روی هم سایید و دهانش را باز کرد تا چیزی بگوید که مریم خود را به او رساند و رو به پسرگفت : این چه طرز صحبت کردن با یه خانم محترمه آقا ، ماشینتو بد جا پارک کردی مقصری تازه طلبکارم هستی !

پسرخواست چیزی بگوید که دوستش به او نزدیک شد وگفت : راست میگن دیگه مانی تقصیر ماست ماشینمونو بدجا پارک کردیم

سپس به مریم نگاه کرد و ادامه داد : ببخشید خانم تقصیر از ما بود این رفیق من یکم عصبیه شما به دل نگیرید

romangram.com | @romangram_com