#قشاع_پارت_6

ملیحه خانوم-مامان دگمه های ژاکتتو ببند سرمان نخوری هوا خیلی سرده
با یه لحن خجالت واری گفتم:
-مامان ملیح دگمه های ژاکتم بسته نمیشن!
زن عمو پروانه-الهی من قربونت برم...
امیرعباس-مگه لباس دیگه ای نداری؟!
-دارم،خونه ی بابامِ..هنوز نیاوردم فقط همینُ مامانم آورده
ملیحه خانوم-من الأن میرم یه ژاکت برات میارم...
امیرعباس-نه نمیخواد،الأن که تو ماشینیم سرِ راه هم چند دست لباس بتید بخریم..بیا بریم دیروقت شد...
ملیحه خانوم-هونیا گرسنه ات نیست؟!گرسنه نمونی..!
امیرعباس-یه چیزی میخرم نگران نباشید
زن عمو پروانه-امیرعباس ما نیایم؟!

romangram.com | @romangram_com