#غم_نبودنت_پارت_5


بی مادری وحشتناکه..درد منو فقط یه دختر 20 ساله درک میکنه که واسش خواستگار میاد ولی مامان نداره که خودش و واسش لوس کنه و یکم طاقچه بالا بذاره..مامان نداره تا با هم بشینن از لیست جهیزیه حرف بزنناگه مامان بود احساسمو میفهمید..

مامان نیست و بجاش فرانک هست..زن بابام.نه نامادریه نه مادر.یه زن خنثی که اومده تو زندگیمون که فقط زندگی کنه..یه روزمرگی ساده.

از موقعی که من یه دختر 14 ساله بودم با اصرار عمه هامون اومد تو زندگیمون.فقط واسه اینکه من یه مادر بالاسرم باشه.بابا زن نمیخواست..4 سال طول کشید تا تونست یه نفر و وارد زندگیش کنه.

فرانک همسن ابجی ترانه است.

من با خواهرام تفاوت سنی زیادی دارم ..جای بچه هاشونم.خب من یه بچه ناخواسته بودم.

ابجی غزاله 44 سالشه و سه تا بچه داره.افسون 19 ساله ارین 16 ساله و اوای 8 ساله.شوهرشم عمو مرتضی یه شرکت مواد غذایی داره.

ابجی ترانه 42 یه دوقلو داره.پرهام و پروا 18 ساله.عمو احمد هم چند دهنه مغازه تعمیر گاه ماشین داره.

عاشقشونم..عاشق هر پنج تاشون..خواهر زاده هام.

رابطم با همشون خیلی خوبه..خیلی دوستم دارن و بالعکس.خاله کم سنیم..فقط کافیه بگم چیزی میخوام تا سریع واسم فراهم بشه..

ولی از بینشون محرم رازم افسونه..خیلی از حرفای دلم و پیش افسون میتونم بگم..

صدای اس ام اس گوشیم میاد..توکا ست.

توکا_تولد خوش گذشت؟

_عالی..جات خالی بود.

توکا_نتونستم خودمو برسونم.چه خبر از امیر علی خان؟

_گمشو.صبح حرف میزنیم.خوابم میاد.

توکا_خوابات شیک جیگر.برو لالا

_ماچ عشقی..





افسون_از امیر علی چه خبر؟

_وا..من واسه چی باید ازش خبر داشته باشم؟پسر عمو تو از من سراغشو میگیری؟

افسون_پسر عموی من به جاش عشق تو..حالا هر چی..دیوونه انقد دست دست کن تا اون دختر خاله های عفریته اش قرش بزنن..

دلم یه جوری شد از این حرفش

_غلط میکنن

افسون_از من گفتن بود..اخه ناکس دختر خاله هاش از این دخترای لوندن که خاک برسرا بلدن چه جوری ادمو موش کنن.

_خو میگی چکار کنم..پاشم برم خواستگاریش؟

افسون_نه خره..ولی یه چراغ سبزی هم به این بدبخت نشون بده که بفهمه چه غلطی باید بکنه.

از تصور خواستگاری کردن امیر علی از من یه لبخند پت و پهن نشست رو لبمو بی اراده بلند گفتم_امیر علی من و دوست داره.

romangram.com | @romangram_com