#غم_نبودنت_پارت_3
مردونه و شیک..از اینکه امیر علی تو این جمع پر از دختر با من میر*ق*صید پر از حس غرور بودم..من داشتم با پسر جذابی میر*ق*صیدم که تو فامیل و دوست و اشنا کلی هواخواه داشت..
منو وسوسه کردی با چشمای خمارت
میخواستی تا بمونم همیشه در کنارت
یه اشیونه ساختم واست تو اوج ابرا
تو هم عاشقی کردی دلو زدی به دریا
چه احساس قشنگی تو قلبم تو رو دارم
ببین چه خوبه ای گل تویی تو روزگارم
چقد خوبه عزیزم کنارم تو رو دارم
یواشکی رو لبهات گل ب*و*سه میکارم
نشستی توی سینه
تو این دل شدی مهمون
شدی لیلی قصه منم عاشق مجنون
تو گلدون خیالم شدی تک گل احساس
منم برگ خزون بود عمری تو رو میخواست..
حرکاتم ظریف و با عشوه بود..گاهی نزدیکی زیادی به امیر علی داشتم و شونه هامون به هم میخورد..گاهی کامل میچرخیدم و تو این حین کمرم و میگرفت..کلا خجالت میکشیدم ولی به روی خودم نمیاوردم.. اون هم با چشمای مشتاق و شیطونش نگاهم میکرد..با تموم شدن اهنگ امیر علی ایستاد و برام دست زد..
ایستادم و شرمنده سرم و انداختم پایین و از فرصت استفاده کردم و با عوض شدن اهنگ کشیدم کنار..
چقد قلبم تند میزنه..یعنی به خاطر ر*ق*صیدنه؟رفتم تو اتاق افسون..روبروی اینه ایستادم.لپام گل انداخته بود.دستمو گذاشتم رو قلبم.چشمامو بستم و تصویر لبخند امیر علی اومد جلو چشمام..دوباره قلبم ضربان گرفت..پس به خاطر این اقای خوشتیپ بود نه ر*ق*صیدنم..
لبخند اومد رو لبم.
از اتاق زدم بیرون و رفتم تو اشپزخونه کمک ابجی ترانه.
_کمک نمیخوای خواهری؟
ابجی ترانه با لبخند گفت_نه قربونت بشم..شیطون قشنگ میر*ق*صیا؟
خجالت زده گفتم_این اشپزخونه های اپن هم بد چیزیه ها؟
با لبخند و لحن شیطونی گفت_اون که اره..ولی امیر علی هم ناکس خیلی قشنگ میر*ق*صه..
این بار و دیگه واقعا خجالت کشیدم..
romangram.com | @romangram_com