#غم_نبودنت_پارت_12
صدای اس ام اس گوشیم اومد..
امیر علی بود..یه پوزخند نشست رو لبم.
امیر علی_غزل..میای؟
امیر علی مغرور..سختت بود یه خانمی پشتش بزنی؟
دستم میلرزید..چطور تایپ کنم.
_میام.
یه خط چشم پهن شاید بتونه پف چشمامو بخوابونه.یه ارایش نسبتا غلیظ..یه ریمل پر چشمای عسلیمو روشنتر نشون میده..یه رژ لب گلبهی روی لبای گوشتی و نسبتا درشتم..تو اینه به خودم خیره بودم..به دختری که موهای حلقه حلقه اش صورتش و گرفته..
شال کرم رنگم داره از رو سرم میفته و تلاشی واسه نگه داشتنش نمیکنم..
کسی چه میدونه چه بغضی پشت این چهره است..چه غمی تو دل این دختر نشسته..چشمام سرخن..مثل چشمای توکا..پر ازز رگه های قرمز.
پاهام سست بودن..حس میکردم جون توتنم نیست..اصلا نمیتونستم فکر بکنم طاها 24 ساله کسی که تمام عمرم همه حسم بهش علاقه و احترام بود..فقط 6 ماه دیگه زندست.
چرا اینجوری شد؟چرا خدا..چرا میخوای طاها رو ازمون بگیری.
توکا چطور میخواد کنار بیاد؟چطور مرگ برادرش و تحمل میکنه؟
خدای من.طاهای همیشه اروم..همیشه مهربون..طاهایی که وقتی تو چشماش نگاه میکنی یه دریا محبت و مهربونی نصیبت میشه..چهره ای که پر از ارامشه..کسی که واسه حرفات همیشه یه بیت شعر داره.
چطور طاقت کنم خدا؟
نشستم لب تختم.امشب و چکار کنم؟امیر علی..
دلم گرفته..چه روز بدی بود..کاشکی زمان تو همون دیروز و دیشب میموند و من تو بی خبری خودم میموندم..
یاد نگاه داغ امیر علی تنم و گرم کرد..پسرک مغروری که از وقتی پا تو زندگیم گذاشته احساسمو عوض کرده.پسر جذابی دلم دست رو دلش گذاشته..امیر علی خیلی مغرور تر از این حرفاست که دختری و دعوت به شام کنه و واسه اومدنش انقد اصرار..
چی جوابش و بدم؟بگم باهات ازدواج میکنم؟
یاد حرفای صبح توکا افتادم..
توکا_غزل..اخرین ارزوی داداشم تویی..غزل هیچی ازت نمیخوام..بقران میدونم دلت با امیر علیه..اصلا نمیدونم چطور روم شده تو چشمات نگاه کنم و این حرفا رو بزنم..اصلا خودم میرم با امیر علی حرف میزنم..راضیش میکنم..غزل..طاها اگه بفهمه تو رو از دست داده همین 6 ماه هم طاقت نمیاره..
و من میدونم امیر علی مغرور تر از این حرفاست که بخواد به قول خودش به ته مونده یکی دیگه نظری بندازه..
یه قطره اشک از گوشه چشمم چکید..
مانتو ل*خ*ت و بلند مشکیم تو دست و پام بود..پاهام نمیکشد که برم.چی بگم بهش..چه جوری تو چشماش نگاه کنم.
بگم تموم این لبخندام به تو تمام توجهم تموم این صمیمیت تموم این طرفداریم از تو توی جمعامون همش کشک بود..
دلمو چه جوری راضی کنم..راضی میشه؟وای طاها..تو رو چکار کنم..غم نبودت و..
اس ام اس اومد واسم..افسون بود.
romangram.com | @romangram_com