رمان گریان تر از گریان

#گریان_تر_از_گریان_پارت_56


داداش داداشی جونم کاش به حرفت گوش داده بودم کاش به این راحتی ایدا به ماهان دل نمیبست.

کاش یه بارم که شده فرصت اینو داشتم که به گذشته برگردم و قسمتهای تلخشو با پاکن پاک کنم.ای کاش میشد ای کاش....

دستهای نوازشگر ایدا نگاه مطمئن و در عین حال نگران داداش طاها باعث شد همونجا روی پارکتها به خواب برم...

.

زندگی موجی است که بر روی دریای غم و اندوه در حال تلاطم است.گاه خیلی زود قسمتهای غمگین را پشت سرمیگذارد و به خوشبختی میرسد و گاه جزر و مد دریا او را در قسمتهای سختی و تنهایی نگه میدارند.

زندگی من در قسمت های سختی و تنهایی ایست کرده بود و نمیدونم کی میخواست به سمت ساحل خوشبختی برسه.

زندگی بدون ایدا برام غیرقابل تحمل بود.هنوزم باورم نمیشد رفته و دیگه نیست.


romangram.com | @romangram_com