#گریان_تر_از_گریان_پارت_38


داخل اتاق خوابشون کنار تخت نشسته بود و به یه جا خیره شده بود.با دیدنش فریادی زدم و به سمتش دویدم.

از علائمش فهمیدم شوکه شده از جام بلند شدم و یه لیوان اب از داخل اشپزخونه برداشتم.به ارومی بادستمال اب رو به لبهاش کشیدم و چند قطره ای داخل صورتش پاشیدم.با اینکارم مثل این که نفس کم اورده باشه نفس عمیقی کشید و اشکاش شروع به ریزش کردن...شوکه شده بودم و نمیتونستم لب از لب باز کنم.اصوات نامفهومی رو به زبون میاوردم که حتی خودمم معنیشو نفهمیدم.بالاخره خودمو پیدا کردم و در حالیکه دستاشو توی دستم میگرفتم گفتم:

ایــــــــــدا عزیزم چی شدی؟جون هستی حرف بزن جونم داره بالا میاد..

تو چشام نگاه کرد و سرش رو روی قفسه ی سینه ام گذاشت و بلند بلند گریه کرد._جان الهی من قربونت بشم چی شدی تو رو قران بگو چی شده.ماهان کجایه خونه چرا اینجوریه؟

اسم ماهانو که شنید جنون بهش دست داد از جاش بلند شد و شیشه ی عطرو به سمت اینه پرت کرد همه ی وسایل داخل اتاقو به اطراف پرت میکرد و در اخر بی جون دوباره به اغوش من پناه اورد.اینبار خودش شروع کرد:کجا بودی هستی؟کجا بودی ببینی تو تنهایی جون دادم و خودم تنها به عزای عشقم نشستم.کجا بودی لعنتی چرا نبودی هان چرا؟

منم به گریه افتاده بودم میان گریم گفتم:اخه مگه چی شده چرا درست حرف نمیزنی یعنی چی؟تو رو جون هستی بگو چته؟

_حق با تو بود عشق دروغه متعلق به داستاناست.سخته هستی سخته ببینی کسی که به خاطرش چهارسال غربت و تنهایی رو به جون خریدی کسی که زنانگیتو به پاش ریختی و با تمام وجود بهش ابراز عشق کردی بدون این که نسبت بهت ذره ای حداقل احساس مسئولیت داشته باشه بذارت و با یکی دیگه بره.سخته چشم تو چشمت بایسته و بگه احساسش بهت تنها یه ه*و*س زودگذر بوده...قلبم هستی قلبم داره پاره میشه از درد.ماهان بهم خ*ی*ا*ن*ت کرد کاش به حرفت گوش داده بودم.کاش روزی که بهم گفتی نباید به خاطر کسی که شناختی روش ندارم کشورمو مادرمو بذارم و بیام به حرفت گوش داده بودم.باورت میشه ماهان کسی که باهاش عشقو تجربه کردم اینقدر بیرحمانه منو گذاشت و با یکی دیگه رفت دنبال ارزوهاش.ارزوهایی که من تاسیس کنندش بودم.


romangram.com | @romangram_com