#فصل_نرگس_پارت_68
با خود فکر کرد که چه بهتر، درجه هرچه بالاتر باشد، مسئولیت سنگینتر است و امین آدم مسئولی نبود و بهجای اینکه با مسائل کنار بیاید، مسائل را کنار میگذاشت تا خودشان حل شوند؛ بنابراین حتی از چنین عمل مسخره و سادهای هم کنار کشیده و تبدیل به یک کاربر عادی شده بود. لااقل این بار میدانست کسی اگر به سراغش میآید و با او صحبت میکند، برای خودشیرینی و درجهگرفتن نیست.
سرش را باز روی گوشیاش خم کرد که پیامی از جانب ZiziGoloo در تلگرامش رسید. با اخم و تعجب از این نام شگفت، از بازی خارج شد و پیامش را باز کرد.
«سلام!»
پیش خود گفت «بیکاریه دیگه.» پاسخ سلام را داد. آمد:
«اصل میدید؟»
نوشت:
«امین، 18، شیراز و تو؟»
از اینکه بخواهد یک نفر را جمع خطاب کند، لااقل در فضای مجازی متنفر بود.
- زینب، 15، اهواز. خوشوقتم.
تعارفات را کنار گذاشت و نوشت:
«کاری داشتی؟»
romangram.com | @romangram_com