#فردا_بدون_من_پارت_147
"نکنہ واسہ اینکہ دراتاقموبدون درزدن بازکردیواومدی توو منوبااون وضع دیدی وخجالت کشیدی من مقصرم؟"
من:"منکہ خجالت نکشیدم"
کیارش:"بلہ من بودم سرخ شده بودم ازخجالت"
من:"خُب نتیجہ میگیریم توپسرخجالتیی هستی ،بیخیالش اومدم ازت سشواربگیرم تواتاق سیانبود"
کیارش "بشین روصندلی خودم موهاتوسشوارمیکشم "
بی تعارف روصندلی نشستم کیارشم آروم باحوصلہ موهاموسشوارکشیدبعداینکہ کارش تموم شدمنتظرنگاهم کردکہ گفتم:
"هاچیہ؟"
کیارش:"خواهش میکنم کاری نکردم کہ وظیفہ بود"
من:"میدونم"
زیرلب پررویی نثارم کردکہ گفتم:
"کیامیدونی الان چی میچسبہ؟"
کیارش:"چی؟"
من:"خواب!"
کیارش:"خوابت میاد؟"
من:"اووم بدجور"
کیارش:"توهمینجابگیربخواب من میرم بیرون"
باشہ ای گفتم کہ ازاتاق رفت بیرونومنم رفتم روتختش خوابیدم
.
romangram.com | @romangram_com