#فانوس_پارت_82
ـ شما...خودتون درس نمیدید؟
ـ نه.
ـ پس...مربی من...
ـ خودمم. استثناعا!
سری پایین انداختم وبه کفش هام نگاه کردم. ازنویی برق میزد. گفت: چیزی میخوری؟
ـ نه،ممنون.
ـ پس بریم سر تمرین.
از جاش بلند شد ودر یکی ازاتاق هارو باز کرد.
romangram.com | @romangram_com