#فانوس_پارت_149
ـ خوب خیلی فرق داره.
ـ مثلا؟
ـ یعنی واقعا نمیدونید؟
ـ گفتم که عماد قبلی رو ندیدم.
ـ خوب عماد قبلی خیلی بهتر بود. آدمی که هیچ چیز توی این دنیا کم نداشت. ولی بعد از اون اتفاق خیلی چیزا براش عوض شد.
ابروهام رو بالا انداختم و گفتم: کدوم اتفاق؟
ـ ... .
ـ کامیار، باران کجاست؟
صدای عماد بود که بلندشد و نزاشت کامیار جوابم رو بده. کامیار به داخل اتاق اشاره کرد و گفت: اینجاست. واز جلوی در کنار رفت. عماد با اخم خفیف اومد توی اتاق و گفت: ساکمو بستی؟
ـ آره.
ـ پس بریم ناهار بخوریم.
romangram.com | @romangram_com