#فقط_من_فقط_تو_پارت_14
-سلام..معلوم هست کجایین؟این همه به من گفتین دیر نکن
-سلام..جاده ها شلوغ بود تو هم حتما باز با سرعت جت اومدی اینقدر زود رسیدی
چیزی نگفتم و به جاش رفتم آیلارو ب*و*سیدم..خلاصه بعد از این همه ابراز محبت به خونه رفتیم..
نشسته بودیم و از هر دری حرف میزدیم که یاسمن خانم(خدمتکارمون) گفت:
-شام آماده اس بفرمایید
موقع شام فهمیدم که آنا مرغ سرخ شده دوست نداره..بلند شدم و گفتم:
-عیبی نداره..آماده شو میریم بیرون یه چیزی می خوریم
با خجالت گفت:
-نه همینو میخورم
مامان گفت:
-نه مگه میشه..آرتین ببرش هر چی خواست براش بگیر
romangram.com | @romangram_com