#فقط_بخاطر_دخترم_پارت_55

عشق؛ اتفاق نیست

که با آمدن و رفتن ها

از چشم بی افتد

عشق؛ تویی !

منم محمد یادته میگفتی عشق تویی مهتاب الان چیشد که به این زودی فراموش کردی دلم میخواست زار بزنم

پویان: دِ مهتاب چرا گریه میکنی حالت خوبه طوریت شده نفسم مهتاب خوبی

پویان نگران شده بود و استرس از چشماش بیداد میکرد

مهتاب: هیچی..نیست..دلم درد میکنه اینو که گفتم بدتر حول کرد

چیشدی مهتاب بیا بریم دکتر

_نه نه خوبم دلم درد نمیکنه پویان خوبم

پویان: دیدمش مهتاب حاله خرابت واسه اونه نه

_........

پویان: نه دلت دردمیکنه نه خسته شدی عشق من اونو دیدی هوایی شدی

_.......

پویان: ‏تنهایی شاید سخت باشه، ولی وقتی با کسی هستی و باز احساس تنهایی میکنی سخت ترِمهتاب خیلی سخت تره


romangram.com | @romangram_com