#ازدواج_به_سبک_کنکوری_پارت_70
پدرام: پری آماده شو بریم دریا
- خسته م
پدرام: پاشو ببینم صبح هم نیومدی. مثلا اومدیم مسافرت
- باشه تا سه بشماری آماده م
پدرام: میشه سازتم بیاری؟
چشم داداش برو خودت بذار ش تو کاور و ببرش تو ماشین
پدرام: رو چشمم. تو هم زودی آماده شو
شلوار لی که رنگش به سرمه ای شبیه بود رو پوشیدم و همون تونیکی رو که خونه جلوی آریان می پوشیدم و از قبل تنم بود و قدش زیاد کوتاه نبود و رنگش ابی اسمونی بود رو به علاوه شال سرمه ای پوشیدم. مثل همیشه آخرین نفر بودم که سوار ماشین شدم.
دور هم نشسته بودیم که پدرام به سمتم برگشت و گفت:
romangram.com | @romangram_com