#ازدواج_به_سبک_کنکوری_پارت_108

- شاداب واقعا که! از تو انتظار نداشتم.

سه تایی با هم روی نیمکتی که یه جای دنج دانشگاه بود نشستیم وشاداب رفت واسمون آبمیوه گرفت. داشتم آبمیوه م رو می خوردم که بازسوگل فکر منو به آریان و پیشنهادش مشغول کرد.

سوگل: پری نگفتی می خوای چیکار کنی؟

- والا خودم ته دلم راضیه بابا هم مخالفتی نداره. به نظر شما چیکار کنم؟

شاداب: به نظر من که پیشنهاد خوبی بهت داده. پشتیبان کلاسش بشی با حقوقی که بهت میده یکم یه اون استقلالی که همش ازش حرف میزنی میرسی. باید آروم آروم به اهدافت برسی.از این کارای کوچیک شروع کنی تا وقتی درست تموم شد بری سرکاری که مرتبط با رشته خودت باشه.

سوگل: آخه پشتیبانی کلاس دیف حقوقش واسه تو چیزی نمیشه. به نظر من که بابات چند برابر اون حقوق رو بهت پول تو جیبی میده. ارزشش رو نداره وقت خودت رو واسه هم چنین کاری بذاری.

- آخه کار خاصی نیست هفته ای یه بار برم اشکالای بچه ها رو رفع کنم و سوالای آزمونشون رو طرح کنم و تصحیح آزمونشون.

شاداب: اگه نظر من رو میخوای برو.از هیچی بهتره.

سوگل: اصلا اینا رو بیخیال. منم موافقتم رو اعلام می کنم چون این طوری به آریان بیشتر نزدیک میشی وسریع تر میتونی مخش رو بزنی.

romangram.com | @romangram_com