#ازدواج_به_سبک_اجباری_پارت_60

ماشین دم یه هتل فوق العاده شیک و بزرگ ایستاد و ما هم پیاده شدیم،نگهبان هتل هم اومد و چمدون هامونو از صندق برداشت و برامون آورد.

یکی از کارکنای هتل ما رو به سمت اتاقمون راهنمایی کرد و وقتی به اتاقمون رسدیم درو برامون بازکرد ماکه وارد شدیم نگهبانم اومد و چمدونا رو گذاشت و رفت.

مرده هم ازمون پرسید:

چیز دیگه ای لازم ندارین؟

حاجی جواب داد:

خیر

پس هر مشکلی داشتید با شماره...تماس بگیرید

بله حتما

خدانگهدار

خداحافظ

اتاق بزرگ و شیکی بود،یه تخت دو نفره بزرگ ، دو تاکمد بزرگ ، آباژور،تلویزیون ال ای دی 50 اینچ و یخچال کوچیک وسایل کل اتاق بود.

چمدون خودمو برداشتم و گذاشتم روی تخت،بازش کردم وتمام لباسامو تو کمد خودم چیدم.

برادر هم لباسای خودشو چید.

یه تی شرت سفید با طرح قشنگ قرمز رنگ با شلوارک جذب و کوتاه قرمز رنگ ستش برداشتم و رفتم لباسامو تو حمام عوض کردم.

وقتی اومدم برادر هم لباساشو با یه تی شرت آبی و شلوار گرمکن سرمه ای عوض کرده بود.

romangram.com | @romangram_com