#ازدواج_به_سبک_اجباری_پارت_58

یعنی این قبر کیه؟

نکنه قبر ضامن آهوئه؟

به کنارم نگاهی کردم،یه خانمی که از شدت گریه شونه هاش تکون می خورد ،با یه دستش چادرشو روی صورتش و با یه دست دیگش پنجره مشبک رو گرفته بود،زیر لب هم با خودش حرف می زد.

زدم به شونش،چادرشو آورد پایین و به سمتم برگشت و گفت:

بله

ببخشید این قبر متعلق به ضامن آهوئه؟

چشمای سرخش پر از تعجب شد و گفت:

بله

خیلی ممنون

دوباره به حالت قبلش برگشت،منم به اون قبر خیره شدم،انگار که خود ضامن آهو اونجا باشه شروع کردم باهاش حرف زدن:

سلام ضامن آهو.خوبی؟جات راحته؟

یادمه معلم دینیمون می گفت خدائی وجود داره، اون دنیائی وجود داره،بهشت و جهنمی وجود داره،

ولی من به هیچکدومش اعتقاد ندارم و نداشتم...

من همون وقتی که معلم دبستانمون داستان تو وآهو رو تعریف کرد عاشقت شدم و شدی قهرمان دنیای کودکی من...

حالا بعد از چند سال پیدات کردم...

romangram.com | @romangram_com