#ازدواج_به_سبک_اجباری_پارت_17
خانم بزرگ تک سرفه ای کرد و ادامه داد:
ولی تمام این موارد وقتی انجام میشه که شرط من رو بپذرین...
بهنام با بی طاقتی گفت:
شرطتون چیه مادر؟
خانم بزرگ یه نیم نگاهی به من و علی انداخت و گفت:
سارا و علی باید با هم ازدواج کنند...
من وعلی هم زمان با هم گفتیم :
چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!
خانم بزرگ خیلی خونسرد انگار نه انگار خون خونمو می خورد گفت:
همین که شنیدین باید ازدواج کنید تا اموالم بهتون برسه...
از جام بلند شدم و در حالی که از عصبانیت صورتم قرمز شده بود گفتم:
خانم بزرگ با تمام احترامی که براتون قائلم ولی تو این مورد که آیندمو در خطر میندازه نمی تونم کوتاه بیام....
خانم بزرگ باز هم در کمال آرامش گفت:
هیچ اجباری برای این ازدواج وجود نداره فقط باید قید مال و اموال منو بزنید...
romangram.com | @romangram_com