#ازدواج_به_سبک_اجباری_پارت_110

نشستم پشت میز آرایشم...می خواستم کولاک کنم تا چشم همه در بیاد...

اول یه پنکک به رنگ پوستم زدم بعد یه سایه مشکی و سفید زدم این رنگا رو همینجوری شانسی زدم آخه هنوز لباسی انتخاب نکرده بودم.یه خط چشم دنباله دار کلفت خوشگلم کشیدم بعد یه ریمل حجم دهنده هم زدم.رژگونه قرمز هم خیلی ملایم کشیدم.رژ قرمز آتیشی براق و مایع هم روی لبام کشیدم.اووووووووووف چه جیگری شده بودم...

حوله ی کوچیک موهامو باز کردم،اول با سشوار خکشون کردم بعد با اتو شلاقیشون کردم...دوباره تو آیینه به خودم نگاه کردم وای چه هلویی شده بودم چشم همشون درمیاد..

حولمو باز کردم و رفتم در کمدم تا لباس انتخاب کنم که یه دفه در باز شد...

علی با دهن باز داشت با چشماش منو قورت می داد منم عین منگلا زل زده بودم بهش.اصن هیچ عکس العملی نمی تونستم از خودم نشون بدم...

اومد داخل دستش دو تا کاور و پلاستیک بود انداختشون روی تخت و اومد جلو بهم نزدیک شد خیلی نزدیک...یه دفه به خودم اومدم و سریع حولمو بستم اونم به خودش اومد و سریع رفت بیرون و درم پشت سرش بست...وای نزدیک بودا خداروشکر بخیر گذشت...یه دفه صدای علی از پشت در اومد:

لطفا امشب اون چیزایی که بهت دادم و بپوش خواهش می کنم...

کاورا رو باز کردم...وااااااای چه کت و شلوار نایسی ولی خیلی پوشیده بود عیب نداره در عوض یقش بازه...یه مانتو هم بود که خیلی نایس بود ولی بلند بود اشکال نداره در عوض خیلی شیکه چشمای اون ننش در میاد...

یه کیف و کفش ست خیلی خوشگل هم بود...

شلوار کتو پوشیدم با مانتو، جلوی موهامو پفی درست کردم،پشت موهامم با کلیپس سفید بستم جوری که موهام به صورت آبشاری آویزون باشه...سرویس طلایی هم که سر خرید گرفته بودم انداختم ولی گردنبندش لامصب نمی تونستم ببندم...

در اتاقم زده شد کلافه گفتم بله،علی اومد داخل،چقدر خوشتیپ شده بود یه پیرهن مشکی با لبه های سفید با کت و شلوار براق و مارک مشکی،ته ریششم در اومده بود که فوق العاده جذابش کرده بود...

از تو آیینه دیدم اومد پشتم ایستاد دستامو اروم برداشت و شروع کرد به بستن برای اینکه بهتر ببینه سرشو آورد جلو که باعث شد نفساش بخوره به گردنم و قلقلکم بیاد خیلی تحمل کردم نخندم ولی آخر طاقت نیاوردم و قهقهم به هوا رفت علی با تعجب از تو آیینه نگام کرد و برم گردوند خندمو که دید یه لبخند خوشگل روی لباش نقش بست و گفت:

چرا می خندی؟ چی شده؟

بریده گفتم:

وایییییی...علی...

romangram.com | @romangram_com