#ازدواج_به_سبک_اجباری_پارت_108
یه دفه در باز کردم و رفتم نزدیک علی و با صدای بلند طوری که ننش بشنوه و پر از عشوه و ناز گفتم:
علی جون پس کجا رفتی؟ بیااااااااا دیگه عزیزم
علی با تعجب به من خیره شده بود که با صدای بوق اشغال موبایلش به خودش اومد یعنی نقشم گرفت و اون گودزیلا بهش برخورد و قطع کرد.
علی با همون تعجب قبلی گفت:
بله چیکارم داشتی؟
romangram.com | @romangram_com