#اعتراف_در_دقیقه_نود__پارت_82


باتعجب نگاهی بهش کردم وگفتم:

مگه شما همین رونمی خواید . مگه نمی خواید ازاین وضعیت مسخره خلاص بشید .خوب راهش همینه که من گفتم .من دلیلی واسه ی...

نگذاشت حرفم روکامل کنم وگفت:

لطف کنیدازاین به بعد فقط ازطرف خودتون فکرکنید .

یعنی چی ؟من که نمی فهمم .

بعدآروم گفتم :

خوب ازطرف خودم صحبت می کنم من طلاق می خوام .

من طلاقت نمی دم.

باشنیدن این جمله انگار سقف اتاق روسرم آوارشد باعصبانیت گفتم :

چرا ؟

مگه زندگی من بازیچه است که یه روز بامن عقد کنی فرداش هم بگی طلاق می خوام .نه ازاین حرفا نیست باید بمونی .


romangram.com | @romangram_com