#اعتراف_در_دقیقه_نود__پارت_50


سرم روبالا آوردم وبادیدن آقا کیان بایک دسته گل دهانم ازتعجب بازموند.

بامهربونی روبروم کنارتخت نشست وگفت :

منوببخشید .

باغیض صورتم روازش برگردوندم که دوباره صدام کرد:

تاراخانم برای کارام دلیل دارم

برگشتم وبهش نگاهی کردم وگفتم :

چه دلیلی ؟

درجوابم گفت:

اول بگومنو بخشیدی واین گلا روقبول کن تابگم .

درحالی که دسته گل رومی گرفتم گفتم:

بخشیدم حالا دلیل


romangram.com | @romangram_com