#عشقی_برای_کشتن_پارت_81
_:واقعاً؟ بهرحال گذشته ها گذشته..اگه تصمیمت اینه ومطمئنی منم حرفی ندارم...تبریک میگم که داری پدر میشی.
سهیل خندیدوگفت:پدر شدن حسّ خیلی خوبی داره مامان، خوشحالم که دارم پدر میشم.
مادرش خندیدوگفت:پدرت هم داره بهت تبریک میگه...ولی زود نبود سهیل؟.
_:دیگه چمیدونم..ناخواسته بود دیگه مادرمن، ولی منو رز راضی هستیم.
_:دوست داری پسر بشه یادختر؟.
_:خوب، هنوز دراین مورد فکر نکردم ولی فرقی نمیکنه..ایشالا سالم باشه وباهوش.
_:ولی انکار نکن که پسر دوست داری.
سهیل خندیدوگفت:مامان خوب ته دل منو میخونیا..خوب آره، دوست دارم یه پسر قوی داشته باشم مثل خودم ویه دختر ماه ومعصوم مثل رز..اگه دختر شد اسم گلو روش میزارم مثل رز.
مادرش آهی کشیدوگفت:معلومه خیلی رزو دوست داری.
_:خوب..آره، البته سر این قضیه اخیر باهم مشکل داشتیمو یه کم برام ناز کرد...ولی آشتی کردیمو همه چی خوبه.
_:گوشیو بهش بده تا باهاش صحبت کنم..باید چندتا توصیه مادرانه بهش بکنم.
romangram.com | @romangram_com