#عشقی_برای_کشتن_پارت_13
با شنیدن کلمه دوستت دارم سهیل احساس کرد یه قدم به هدفش نزدیک شده.
_:چیه؟...میترسی خانوادم از تو خوششون نیاد؟.
_:خوب اینم هست...
_:رز....نمیخواستم اینو الان بگم...ولی چون دوستت دارم نتونستم صبر کنم.. بعد دستای رز رو گرفت و گفت:با من ازدواچ کن رز.
رز جا خورد.
رز:سهیل تو.... _:من دوستت دارم....
romangram.com | @romangram_com