#عشقی_از_جنس_اجبار_پارت_90


مینویسـم،مینویسـم میخوام باورت شه دیوونم عزیزم

کجایے بیا خیلی تنهام

کجایے که تاریک دنیام

برات مینویسم یه نامه

کجایی که غم تو چشامه

کجایی که من بی قـرارم

کجایی که طاقت ندارم

کجایی بیا بسته دورے

چجوری تونستے؟چجورے؟

همین که اهنگ تموم شد هق هق من بلند تر شد در اتاق باز شد مامانم داخل اومد ..

سریع اومد جلو بغلم کرد .....

مامان_چته دختر قشنگم؟

گریه ام اوج گرفت ولی نتوستم هیچی بگم مامان همونطور که پشتمو نوازش میکرد گفت_عاشق شدی نفس مامان؟

باگریه گفتم_مامان...خیلی...سخته..بدونی عاشق یکی شدی که عاشق یکی دیگس...سختــه...دارم خفه میشم ...دلم میخواد بمیرم.

مامان_هیس...تو قوی ...تو دختر منی ...دختر من ...تو از من قوی تری...

با هق هق گفتم_نیستم...من ضعیفم....

مامان سرمو بوسیدو ادامه داد_میخوای واست یه داستان تعریف کنم...میخوای بدونی مامانت چحوری عاشق شد؟

romangram.com | @romangram_com