#عشقی_از_جنس_اجبار_پارت_54


رضا_د**** میبینیااا

مامان_بچهااا بزارید این دوتا بیان داخل بعد

ارمیا_مگر اینکه زنعمو شما بگید

مامان_عزیزمی



رو ب من گفت؛برو لباستو عوض کن

رفتم بالا که لباسمو عوض کنم لباسمو که مرتب کردم

سریع اومدم پایین اول به همه سلام علیک کردم بعد پیش بچها نشستم

کتایون_خوش گذشت؟؟

با تعجب نگاه کردم بش

کتی_دیشبو میگه

سرخ شدم چه بیتربیتناااا

کسری_کتایون و کتی

سیاوش رو ب ارمیا_متاهلی خوش میگذره؟

ارمیا سری تکون داد با کسری شروع کرد راجب شرکت اینا حرف زدن

داشتیم راحب لباس با السا و مهبا میحرفیدیم که عمه الهه صدام زد گفت برم اشپزخونه

رفتم اشپزخونه دیدم عمه ها و مامان زنعمو نشستن وا چرا همچین میکنن

romangram.com | @romangram_com