#عشق_تو_پناه_من_پارت_65

-کمربندتو ببند.

هنوزم حواسش بهم هست...کمربندو بستمو دست به سینه نشستم وخیره شدم به روبه رو...

چند دقیقه یه بار دست میکشید به موهاشو اه میکشید...کلافگیش تابلو بود.

گوشیشو زنگ خورد برداشتو گفت

-ها چیه؟

-...

-زر نزن دارم میام.

-...

-مطمئن باش....گمشو....گند نزن به اعصابم.

-...

-خفه شو.

یه دفعه گوشیو پرت کرد و با عصبانیت گاز داد.

ترسم گرفته بود...دلم شور میزد...قضیه چیه؟

این چرا اینجوری میکنه؟


romangram.com | @romangram_com