#عشق_تو_پناه_من_پارت_18

سعی کردم بشینم که پهلوم تیر کشیدو صدای ناله ام رفت بالا

-مواظب باش...کلیه ات ضرب دیده!

با هر بدبختی بود نشستم

-کیفم کجاست؟باید برم مدرسه!

پاشدودستاشو گذاشت رو تختو خم شد سمتم

-کجا؟بذار سرمت تموم شه خودم میبرمت!

اشکم چکید اگه کسی میفهمید من مدرسه نرفتم بدبخت بودم.

-اقا ممنونم باید برم...

دستمو بردم که سرمو دربیارم از تو دستم که دستشو گذاشت رو دستم

دستمو سریع کشیدمو داد زدم

-دستتو بردار.

یه قدم رفت عقبو گفت

-فقط خواستم خودت بهش دست نزنی صبر کن تموم شه چیزی نمونده!

با گریه گفتم


romangram.com | @romangram_com