#عشق_تو_پناه_من_پارت_19
-ولی دیرم شده...اصلا شما چرا منو اوردین اینجا؟
-چون درست جلو ماشینه بنده پخشه زمین شدینو...مردمم انداختنت تو ماشینمو گفتن ببر بیمارستان!
-ببخشید.
دوباره نشست رو صندلی
-چیو؟
-اینکه باعث زحمتتون شدم!
-کی این بلاهارو سرتون اورده؟
با ترس نگاش کردم
-هیچکس!
با اخم گفت
-دروغ نگین نرجس خانوم.
اشکام چکید
-شما اسم منو از کجا میدونین؟
لبخندزدو یه دستمال گرفت سمتم
romangram.com | @romangram_com