#عشق_تو_پناه_من_پارت_121
-خانوم پسره من یه خریتی کرده دختر شما چرا قبول کرده؟ این نشونه این نیست که دختره شما راحت با هرکسی دوست میشه و به عبارتی دیگه هَرز
محمدطاها پرید وسطه حرفش
-مــــامـــــان...ببینین خانوم ما اومدیم اینجا تا وقت بگیریم بیایم خواستگاریه دخترتون...
با جیغه مامانه محمدطاها سرمو بلند کردم
-تو غلط میکنی واسه خودت حرف میزنی...ببین محمد از سره قبره من باید رد شی بیای اینو بگیری!!!
این...
منظورش از این منم؟
مامان بلندشدو گفت
-خانوم پاشو از خونه من گمشو بیرون...پاشو...اومده تو خونه من هرچی از دهنش در میاد میگه...
مامانشم سریع بلندشدو گفت
-بفرما اینم از مهمون نوازیشون...
مامان-به شما ربطی نداره...هری.
محمدطاها بلندشدو گفت
-مامان تورو خدا نکن این کارو...ولی مادرش راشو ادامه داد که محمدطاها داد زد
romangram.com | @romangram_com